صمیمانه

ولی ای کاش این تیکه از زندگیم دیرتر بگذره ... تا بیشتر ازش لذت ببرم...

۸۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

خوشبختی...

وقتی امام حاکم نباشه...

یادته گفتیم ما اگه بخوایم ارزشمند انتخاب کنیم،
باید جلوی علاقه های کم مون وایسیم،
و بریم سراغ لذتای بیشتر...

و باز گفتیم که این وایسادن جلوی بعضی علاقه ها،
بالاخره سختی داره...
باید صبر کنی...
تحمل کنی...

این یعنی وایسادن جلوی بعضی از دل بخواهی ها...

حالا وقتی امام حاکم نباشه،
کسایی می آن روی کار و حکومت می کنن،
که نه تنها خوشبختی مردم براشون اهمیت نداره،
بلکه اونا رو برای اهداف خودشون به کار هم می گیرن...

این یعنی:
تویی که سختی کشیدی تا جلوی دل بخواهی های کم ارزشت وایسی،
باید تسلیم دل بخواهی های کم و بیخود اون حاکم بشی!

این واقعا زور داره! سنگینه!
و اصلا قابل قبول نیست!


موافقی که جا افتادن این قسمت یه فکر کردن ویژه می خواد؟!😉

#خوشبختی

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • يكشنبه ۲۸ مرداد ۹۷

    بعضیا...

    بعضیا...


    #📖

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • يكشنبه ۲۸ مرداد ۹۷

    ترکیب نوشت!

    #ترکیب_نوشت

    فکر می کنی برای لذت بردنت باید هر چی رنج رو که هست از زندگیت نیست و نابود کنی؟ ولی یه سری شون سختی هایی ان که باعث خوشبختی آدم میشن... رنج هایی که مقدمه ی لذت عمیق و باحال و زیاد هستن که ما بهشون می گیم ((رنج مقدس ))
    من که فکر نمی کنم لذت بردن یعنی... نه من اینطور فکر نمی کنم! من قائل به رنج مقدس هستم! رنجی که از دنیا می بینی تا طالبش نشی مثل شیر مادر که بعد از دو سال برای بچه ضرر داره و مامان یه ماده تلخ می ماله تا بچه دیگه شیر رو تمنا نکنه از مامان... تا غذاخور بشه و رشد کنه. پس من چه مرگم شده که در همه رنج هایم دنبال مقصر می گردم تا یقه اش را بچسبم و او را به دیوار بکوبم؟!
    دنیا مثل باتلاق می مونه... اگه برای لذت هاش زیاد دست و پا بزنی خفه ات می کنه...
    لذت یعنی بفهمی تو آغوش خدایی... لذت یعنی بفهمی تو بغل خدایی... به این میگن لذت قشنگ... یه "لذت قشنگ "کنار یه "رنج مقدس"
    اگر روزی دنبال عشق حقیقی می گشتی، به جای ورق زدن رمان های عاشقانه به دنبال قصه ای باش که یه آدم باحال، یعنی یه" امام" قهرمان اصلی اونه...
    هرکس عقلش حاکم باشد مثل چشمه می شود... می جوشد و جاری می شود... برای پیروزی عقل کمک یک انسان عاقل حرف اول رو می زند... انسان امام💞 می خواهد... زندگی خوشبخت امام می خواهد...بدون امام می مانی از کدام سو بروی...
    خودم هم نمی دانم، وجود سبز تو بر دیوار دلم حکاکی شده و نقش در نقش، نقش بسته ام در کوچه پس کوچه های دلم... ولی هنوز هم مات و مبهوت به دنبال تو می گردم... تا بفهمم تو را با عین....شین.....قاف
    بعضی وقتا خسته ای، خسته... به در و دیوار می زنی که یه آدم، یه دل، اصلا یه جفت گوش باشه که تو براش حرفاتو بزنی... یه رفیق که هرچی دل تنگ و گشادت می خواد بهش بگی...
    ولی من بهت می گم اون روزا که تو این زندون سیاه و سفید به سر می بری به سراغ قشنگ ترین و مهربون ترین رفیق دنیا برو رفیقی که لحظه لحظه زندگیش رو برای خوب بودن(بخون حال کردن) من و تو گذاشته... یه سر به ته ته ته دلت بزن و فکر کن به تک تک چیزایی که از دعای آقا جون داری...
    امام💞 هوای دل آدمو داره...

    #لذت
    #خوشبختی
    #مهربان_من
    #رنــج_مـــقـــدس
    #امام_هوای_دل_آدمو_داره

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • شنبه ۲۷ مرداد ۹۷

    سلام آقا...


    این خــــانواده نسـل نجــــات و هدایـتـنـد
    او ناخــدای پنجمی از ایــن سفینــــه بود

    #آخر_یه_روز_شیعه_برات_حرم_می_سازه
    #امام_هوای_دل_آدمو_داره

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • شنبه ۲۷ مرداد ۹۷

    خوشبختی...

    امام وقتی حاکم می شه...

    به زور هیچ کسی رو خوب یا بد نمی کنه،
    اما زمین و زمینه رو برای شکوفا شدن آدما آماده می کنه،
    حالا این وسط اگه کسی نخواست بزرگ بشه، به خودش مربوطه...

    امام وقتی حاکم می شه...

    گناهکارا رو نه اعدام می کنه نه می زنه،
    اما با اونایی که میخوان به زور جلوی لذت بقیه رو بگیرن،
    شدیدا مبارزه می کنه تا کسی از کیف و لذت زیادش محروم نشه...

    چطور وقتی یکی فساد می کنه و پول مردم رو به جیب می زنه،
    همه سر و صداشون در میاد...
    حالا لذت که خیلی مهم تر از پوله...
    اصلا آدم پول رو می ده تا لذت گیرش بیاد...

    امام وقتی حاکم می شه...

    با اون محبت عمیقش حکومت می کنه،
    مثل پدر مهربونی که هم خیلی بچه هاشو دوست داره،
    و هم قدرتمنده و شرایط خونه رو برای پیشرفت اونا آماده می کنه...

    امام وقتی حاکم می شه...
    .
    .
    .
    #خوشبختی
    #امام_هوای_دنیا_رو_داره

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • شنبه ۲۷ مرداد ۹۷

    تاب طناب دار

    #نقد_رمان
    #تاب_طناب_دار 📖

    اولین بار نیست که کسی، قلمش را، داستانش را، هنرش را، بر روی کاغذ می آورد برای بیان گوشه ای از تاریخ کشورش.

    اولین بار هم نیست که کسی اولین رمانش را برگی از تاریخ می نگارد و حقایق را با ظرافت و دقت همراه می کند تا نسل امروز و فرداها بدانند اما قطعا این کتاب اولین کار مهدی پناهیان است که قوت و موضوع بی نظیری دارد و البته نویسنده شجاعتی به خرج داده است که در این زمان و با این هجمه زیاد فضای مجازی ، موضوعی را به نگارش در می آورد که با چاپ آن تیرهای فراوان به سمتش پرتاپ می شود.

    داستان چند بعدی کتاب چه از لحاظ شخصیت ها و چه از نظر وقایع با قلم و ذهن نویسنده چنان خوب بر ورق ها نشسته است که خواننده مطمئن می شود با یک نویسنده و یک خبرنگار در صحنه، یا حتی یک فراری از زندان اشرف یا شاید هم با یک جوان دانشجوی بازی خورده طرف است. نگاهی که از کنه وجود سمانه؛ از مجتبی؛ از واقعیت فتنه، از اردوگاه اشرف، از طراحی چند تکه ای چشم آبی ها در داستان وجود دارد این را به خواننده القاء می کنند.

    وجود شخصیت پردازی های آرام و عمیق با خوانش افکار و همراهی روحیات آن ها، تسلط به اتفاقات و روال زندگی آن ها در طول داستان، فضاسازی درست و شکیل و تسلط به وقایع آن تکه تاریخ و معما گونه در آوردن رمان که تا آخرین صفحه باقی می ماند همه نقاط قوتی است که در کنار نتقطه اوج های زنده به چشم می خورد.

    هر چند فضای مجازی امروز جوانان ما را ترغیب می کند به ندانستن درست و قایع و نخواندن آنها و به صورت گزینشی و برشی در اختیار مردم و گاها به دروغ می گذارد اما باید به همت و شجاعت این نویسنده جوان آفرین گفت و منتظر آثار دیگر از او ماند.

    به هر حال کتاب داستان پسری دانشجو است بنام مجتبی که فریب دوستان تشکیلاتی اش به نام سهرابی و آتوسا را می خورد و برای نشان دادن فضای بد کشور در دانشگاه نمایشگاهی درست می کند تا انتخابات را به سمتی سبزگونه ببرد. سهرابی و آتوسا نماینده های منافقین در ایران هستند که توانسته اند تشکیلات خوبی از ناراضی ها راه بیندازند.آتوسا خودش داستانی جدا دارد از نحوه و علت پیوستنش به منافقین و با آموزش و برنامه دقیق جلو می برد در این میان متین و مصطفی بچه های بسیج دانشگاه مورد اتهام قرار می گیرند و در جریان فتنه 88 مجتبی متوجه اشتباهش می شود که قبل از آنکه متین را متوجه کند با تیر آتوسا کشته می شود.....

    #مهدی_پناهیان
    #عهد_مانا

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۲۶ مرداد ۹۷

    مهربان من...

    جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
    ناخـــود آگاه به سمــت تــو تمایــل دارد

    بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
    مانده ام بی تو چرا باغچه مان گل دارد

    شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
    فرش گسترده و در دست گلایل دارد

    یازده پله زمین رفت به سمـــت ملکوت
    یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

    جمکران نقطه امید جهان شد که در آن
    هر چه دل سمت خدا دست توسل دارد

    هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
    تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد

    #مهربان_من

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۲۶ مرداد ۹۷

    مهربان من...

    بعضیا میگن:
    امام زمان میان و همه چی رو درست می کنن دیگه...
    ما هم می نشینیم بر لب جوی و گذر عمر می بینیم😴

    انگار که بگی توی شب تاریک و سیاه🌑
    یه وقت چراغ💡 روشن نکنی ها...
    چرا؟!
    آخه فردا خورشید☀ میاد دیگه!!

    اگه امروز می بینیم که تو دنیا دارن هزارتا جنایت می کنن،
    حق نداریم برّ و برّ نگاه کنیم تا آقا بیان و جنایتکارا رو نابود کنن!!

    اگه امروز می بینیم که دارن مردم دنیا رو اذیت می کنن،
    نمی تونیم دست رو دست بذاریم و «فقط» دعا کنیم که آقا بیا...

    حتی به ما نگفتن انتظار فرج بهترین دعاست،
    بلکه گفتن منتظر فرج بودن بهترین «عمله»...

    💞آقا جونم💞
    کمک کن کمک کنیم برای ظهورت...

    #مهربان_من
    #امام_هوای_دنیا_رو_داره

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۲۶ مرداد ۹۷

    هوای من...

    مشکلت اینه که دنیا رو، نوک بینی خودت می بینی!

    یعنی اگه خارج بودید امکان نداشت که خودت سرطان بگیری.
    برای یکی از بچه ها حادثه پیش بیاد.
    تصادف🚕🚗 نیست،
    مریضی نیست،
    خیانت😬نیست.

    اونجا کجای دنیاست که هیچ سختی نیست!

    اینجا حتما سرما هم که بخوری چون ایرانه...

    راه حلت برای دنیا چیه؟

    طوری دنیات رو می چینی که انگار یک طرف دنیا بهشت🍀 است و طرف دیگر چاله ی قبر💀...
    هرکس آن طرف است حتی عطسه😤 هم نمی کند...


    #هوای_من
    #نرجس_شکوریان_فرد

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۲۶ مرداد ۹۷

    گول جهانی!!!

    یادته گفتیم پ.پ.ز ظاهرا به مردم زور نمیگن!
    بلکه سلیقه اونا رو یه جوری تغییر میدن که خودشون میخوان!
    این تغییر دادن سلیقه ها هم دو تا راه داره که یکیش رو گفتیم:
    «تغییر باور ها»

    اما این راه، یه اشکال بزرگ داره!!
    اونم اینه که:
    خیییییییییییییییییییییییلی سخته!!

    چون وقتی یه چیزی برای آدم میشه عقیده،
    دیگه به این راحتی نمیشه عوضش کرد!

    از طرفی ممکنه اعتقادات بعضیا حتی بهتر از کاراشون باشه!
    مثلا طرف میگه من قبول دارم که خدا همه جا هست،
    اما خب سختمه جلوی خدا گناه نکنم، ولی قبول دارما...

    آخه باور،
    یه چیزیه که توی دل آدمه،
    واقعا نمیشه به این راحتی تغییرش داد...

    و حتی مهم تر از این:
    اونا دلیل درست و حسابی برای تغییر دادن باورها ندارن!
    کی قبول می کنه اگه بهش بگن ببین اون انتخاب ارزشمند و لذت بخش رو بی خیال، بیا اینجا یه انتخاب بیخود داریم برات!!!

    خلاصه اینکه این راه،
    یعنی تغییر دادن عقیده،
    خیلی هم راه عالی ای نیست...
    لااقل نسبت به راه دومی اینجوریه...

    #گول_جهانی

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • پنجشنبه ۲۵ مرداد ۹۷