°
مجنون نشسته بود کنار دریا،
روی شنهای ساحل و با انگشتانش شنها را خط میانداخت و مینوشت:
_لیلی!
آب میآمد روی شنها را میپوشاند، وقتی که برمیگشت سمت دریا، اسم لیلی پاک شده بود.
مجنون دوباره انگشت میکشید روی شنها و مینوشت:
_لیلی...
آب هجوم میآورد سمت ساحل و نام لیلی را پاک میکرد...
کسی او را دید.
کارش را که دائم تکرار میکرد...
پیش رفت و گفت:
_چرا این کار بیهوده را میکنی؟
مجنون نگاهش کرد.
عمیق در چشمامش زل زد. چیزی ندید.
آن مرد هیچ نداشت...
مجنون اما گفت:
_گر میسر نیست ما را کام او
عشق بازی میکنیم با نام او
حیات مجنون به همین بود؛
یاد لیلی💚
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
°
داستانی که خوندید،
میانگین ۱۰۰ ثانیه ازتون زمان گرفت!⏰
یک روز چند ساعته؟
۲۴ ساعت!
❌
توی ۲۴ ساعت چند دقیقه هست؟
۶۰ دقیقه!
❌
توی هر دقیقه چند ثانیه هست؟
۶۰ ثانیه!
❌
چقدر میشه؟
۸۶۴۰۰ ثانیه توی یک روز زمــــان داریم!
۸۶۴ تا
صد
ثانیه ای
داریم..
کــه...❓
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
°
انیشتین یه جمله خیلی جالب داره که میگه:👀
آدما اگه ارزش زمان رو میدونستن،
هیچوقت کفش بندی نمیپوشیدن..⏳!
#مدیریت_زمان⏰