صمیمانه

ولی ای کاش این تیکه از زندگیم دیرتر بگذره ... تا بیشتر ازش لذت ببرم...

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ادواردو» ثبت شده است

ادواردو آنیلی

ادواردو آنیلی صاحبِ بیشتر از این‌ها بود

اما

انتخاب کرد که دارایی اصیل رو نگه داره و

به همه این‌ها پشت کنه!

چون می‌خواست به لذتِ عبودیت برسه...

و امروز سالگردِ شهادت اوست!

 

برای خرید کتاب های

ادواردو

من ادواردونیستم

یک دقیقه سکوت 

به لینک های زیر مراجعه کنید

 

 

❒خرید آسان و سریع‌ از سایت👇🏻:

 

http://namaktab.ir/

 

#من_و_کتاب

 

✨@takrang1

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • سه شنبه ۲۵ آبان ۰۰

    چه واکنشی داری؟

    🤩|تصور کن فراتر از این دارایی‌ها رو بهت بدن!

    🙄|اما...

    🤔|دارایی اصیل‌ات رو ازت بخوان!

    ✋|چه واکنشی داری؟!

     

    °•@takrang1

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • سه شنبه ۲۵ آبان ۰۰

    ادمین در ایتالیا

     


    دریافت 

    باشگاه یوونتوس!🏁

    با بازیکنان مشهوری که داشت...

    و بازی‌های حرفه‌ای که دارد!

    یکی از شناخته شده ترین باشگاه‌های جهان!😎

    # ادمین در ایتالیا 

     

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • سه شنبه ۲۵ آبان ۰۰

    مهربان من...

    ♥مهربانم سلام!♥

    بی مقدمه بگم به ما آدرس غلط دادن😔

    ما آرامش می خواستیم،
    بهمون گفتن خب ذهنتونو درگیر نکنید!
    چیه هرجای دنیا هرچی میشه دلتون می سوزه😔؟!

    و خودشون تا تونستن فضولی کردن تو کارامون...
    هر کاری که خلاف میل شون کردیم، مسخره مون کردن😎...

    ما کِیف و لذت💝می خواستیم،
    بهمون گفتن بی خیال همه ی خط قرمز ها❌...
    کافیه هرچی توضیح المسائل گفته نکنی، بکنی حل میشه!

    و بهمون نگفتن که که تو دنیای آزادی(!)،
    چرا این همه آدما افسرده میشن و خودکشی می کنن...

    ما شور و حال می خواستیم،
    بهمون گفتن باید پارتی های شبانه جور کنین،
    باید یه دوست فلان بگیرین و با همدیگه جور بشین...

    ولی نگفتن اونایی که ته این چیزا بودن،
    یا به پوچی رسیدن یا راهشونو به سمت راه ما عوض کردن...
    مثل ادواردو آنیلی🌷و دوستش لوکا گائتنی🌷که شیعه شدن...

    آقا جان!
    ببین چقد اذیت می کنن ما جوونا و نوجوونا رو...
    ببین همه جوری تلاش می کنن تا نفهمیم چی به چیه...
    ببین از راهی که شده میخوان نذارن بیایم تو بغلت، کنارت...

    آقا جونم!
    بیا و ریشه اینایی که چشم دیدن خوشبختی ما رو ندارن، بکن...
    بیا و اینایی که میخوان همه ی دنیا رو نابود کنن، نابود کن...

    منم...
    می خوام تو این راه کمک کنم...

    #مهربان_من
    #میخواهم_یار_تو_باشم

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۲ شهریور ۹۷

    ادواردو...

    #نقد_رمان
    #ادواردو

    ادواردو را دوست دارم. رمانش را نمی گویم، شخصیت وجودی پسری جوان به نام ادواردو را میگویم. پسر امپراطور پول ایتالیا سرپرست تیم یونتوس. شاهزاده اروپایی نه به خاطر چهره زیبای اروپایی اش، یا قد و قواره زیبا یا ثروتمندی اش که باعث شده بود نخست وزیر ایتالیا برای دیدار با آنها وقت بگیرد. بلکه به خاطر آزاد بودنش، رهایی اش از هرچه مثل طوق دور گردن انسان می افتد و اسیرش می کند.

    به خاطر اینکه خودش بود و خودش ماند، تا اینکه کشتنش( بخوانید شهیدش کردند). قبلا کتاب هدیه مسیح را درباره ادواردو خوانده بودم. کوتاه و ناقص، دلم می خواست روزی برسد که رمانی مفصل راجع به او ببینم. وبالاخره آن روز فرا رسید. کتابی کرم رنگ که نام او مزینش کرده بود.

    رمانی که جواب خیلی از سوال های مرا داد. و ادواردو را مانند یک قدیس در ذهن من بالا برد. رمانی که تمام اتفاقاتش در ایتالیا افتاده و با مهارت نویسنده از چند لایه و زاویه نگاشته شده که بر جذابیتش افزوده وکشش بالایی برای خواندن در خواننده ایجاد می کند. هر چند نمی دانم چرا نویسنده رمان را رنگ و بوی سیاسی می دهد. چه چیزی را میخواسته در کنار حقیقت جویی ادواردو بگوید. حقیقت زیبای این رمان جوانی به نام ادواردو است که از سه هوی و هوس می گذرد.

    1) از فضای باز و مست کننده دین مسیح و یهود می گذرد

    2) از پول و رفاه می گذرد

    3) از تهمت و تنهایی و... می گذرد

    و دست آخر به شهادت میرسد. و قطعا حقیقت این است کسی که از اسلام می گذرد، تا فرزند و وجهه و سرمایه خودش را نگه دارد ملاک حال امروز افراد است. تا خدا که را هدایت کند.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • سه شنبه ۲۳ مرداد ۹۷