امروز با داستان یه انگشتر همراهمون باشید!👀

 

.

 

یکی می‌ره پیش یه جواهری، می‌گه روی انگشترم یه جمله‌ای حک کن، که بعد از خوندنش حالم همیشه متعادل باشه!🥲

 

 

هروقت ناراحت شدم، نگاهش کنم و رو به راه بشم، 🪴

 

و هروقت خیلی خوشحال بودم ببینم‌اش و مست خوشحالی نباشم...🌱

 

وقتی برمی گرده، می بینه انگشتر با این جمله آماده است...✨

 

این نیز بگذرد...

 

.

 

شاید این داستان براتون تکراری باشه، 😶

 

شاید خیلی حرفای دیگه که اینجا مطرح می‌شه، بار بعد که بخونید رد بشید و بگید من که می‌دونم!👨‍🦯

 

اما نقطه طلایی ما آدما اونجاست که بشینیم روی این موضوعات فکر کنیم!🤔

 

اون وقته که ممکنه ساده ترین جملات راه‌گشا بشن!😍

 

 

#تفکر 

 

❤️@takrang1