صمیمانه

ولی ای کاش این تیکه از زندگیم دیرتر بگذره ... تا بیشتر ازش لذت ببرم...

۷۰ مطلب در تیر ۱۴۰۲ ثبت شده است

کنترل ذهن..!

- اجازه؟! من یه ســـ🧐ـــوال دارم‼️

؟

؟

؟

مگه میشه

آدم هرچی سبزی کپک زده🥦 و گوشت گندیده🥩 و آب بو گرفته🤮 دم دستش میاد، 

تو قابلمه غذا بریزه؛

بعد قورمه سبزی تازه و خوشمزه تحویل بگیره؟!

 

❌ اگه نه:

 

پس چرا❔

بعضیا هرچی گیرشون میاد تو ذهنشون می‌ریزن، یعنی:

می‌بینن👀 و می‌شنون🗣 و می‌خونن...

اما 

توقع دارن ذهنشون سالم و پرقدرت کار کنه؟!😳

؟

؟

؟

#تلنگر

#کنترل_ذهن

 

🌹‌@takrang1

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • شنبه ۱۷ تیر ۰۲

    ی مسابقه طراحی شده !

    🏆یه مسابقه طراحی شده!

     

     

    🍡تعدادی شیرینی گذاشتن مقابل یه عده، می‌گن هرکس خوشمزه ترین و ارگانیک‌ترین و خلاصه ترین ترین‌ها رو تشخیص بده‌، برنده مسابقه‌ست!

     

     

    👀_یکی با دقت نگاهش می‌کنه!

     

    👋_اون یکی ناخنک می‌زنه!

     

    👃_سومی بو می‌کشه!

     

    _اما نفر چهارم خیلی عجیبه‌...

     

    😶چشماشو بسته می‌گه نمی‌خوام نگاه کنم!

    چشم بسته این بهترینه!

    و محکم و سفت روی عقیده‌اش ایستاده، به بقیه هم می‌گه:

     

    😑_چشم‌تون و ببندید انتخاب کنید!

    هرچی چشم بسته انتخاب کنید درسته!

     

    بقیه بازیکن‌ها دو دل شدن، موندن بین دوراهی انتخاب کردن یا نکردن که...

     

    ❌این بازیکن از بازی اخراج می‌شه!

     

    پ.ن:

     

    این بازیکن حق‌اش اخراجه‌، چرا؟!

     

    چون داره قاعده بازی رو به هم می‌زنه و بقیه رو هم ترغیب می‌کنه برای فرار از قاعده بازی🤭

     

    .

    .

     

    این بازی براتون عجیبه؟!🤨

     

    یا شایدم مسخره؟!

     

     

    اما تو دنیای امروز دائما در حال تکراره😶

     

     

    چطور و کجا؟!

     

    .

    .

     

    🌃دنیا خیلی منظم خلق شده!

     

    من و شما هم تو این قاعده نظم هستیم :)

     

    👈یکی از قاعده‌های دنیا انتخاب‌های من و شماست، 

     

    🌍بازی دنیا اون وقته که ما، بین خوبی و بدی

     

     

    خوشبختی و بدبختی 

     

    و خیلی چیزای دیگه

     

    👀باید انتخاب کنیم

     

    ✋اما یه عده دست‌شون رو میارن جلو،

     

    می‌گن نه!

     

    😑نمی‌خوام انتخاب کنم، نمی‌خوام حقیقت رو ببینم، نمی‌خوام حتی اون رو بشناسم‌...

     

     

    #تفکر

     

    #نوجوونی

     

    🪴@takrang1

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۱۶ تیر ۰۲

    سواد مجازی..!

     

    👀شاید سال‌ها پیش به کسی می‌گفتی روزی می‌رسه که وسط طبیعت همه کنار هم‌ان، اما ذره‌ای توجه به همدیگه ( حتی به اون طبیعت) ندارن، تعجب می‌کرد!

     

     

    🗣شاید کسی باورش نمی‌شد روزهائی بگذره که میزان صحبت افراد خانواده در حد اجبارات باشه و همین!

     

    🛌اما این تحولات از دل جامعه اتفاق افتاده، از فضائی که تا اتاق خواب‌ همراهی‌مون می‌کنه!

     

    و آروم آروم روی ما تاثیر گذاشته... :)

     

    📲#سواد_مجازی

     

    🪴@takrang1

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۱۶ تیر ۰۲

    خاطره...!

    رستوران خویش‌یار: رستوران سلف سرویس!

    زیرموشی: زیر موسی

    دمابان: فلاکس

     

    این واژه‌ها رو می‌شناسید؟!🤔

     

    .

    .

     

    اینا معادلات واژه‌های انگلیسی‌ان که خواستن فارسی بیان بشه، اما چرا ما باهاشون مانوس نیستیم؟!🧐

     

     چرا برامون خنده داره؟!

    یه خاطره بگم؟!👀

     

    .

    .

     

    #خاطره

     

    🗣یه روز یکی از بچه‌های فامیل اومد گفت:

     

    👨‍🎓_تو دانشگاه یکی از دخترا که اسمش سحر بوده اسمش و عوض کرده گذاشته عطیه!

     

    بهش گفتم:

    🤔_به نظرت چطوری اسم‌اش رو عوض کرده؟!

     

    جواب داد:

     

    📚_حتما از طریق تغییر اسم تو شناسنامه روند اداری رو رفته دیگه!

     

    پوزخندی زدم که:

     

    😏_اشتباه نکن! یعنی اسم‌اش و از شناسنامه تغییر داده، بعد همه‌ی هم‌کلاسی‌هاش رو جمع کرده، گفته ببینید دیگه به من نگید سحر، اسم‌ام عطیه‌اس! طبیعتا این کار و نکرده!

     

    نگاه پرسش‌گرانه‌اش وادارم کرد ادامه بدم:

     

    ✋_روز اول یکی صداش زده سحر، گفته عطیه هستم!

    دوباره استاد دانشگاه صداش زده، گفته عطیه هستم!

    🤝و بعد از یه مدتی برای همه جا افتاده ایشون عطیه‌ست!

     

    👥تغییر با روند اداری اتفاق نمی‌افته‌، تغییر از دل جامعه، از وسط مردم ایجاد می‌شه!

     

    📲#سواد_مجازی

     

     

    🪴@takrang1

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۱۶ تیر ۰۲

    سلام فرمانده...

     

    عصر جمعه شنیدن نوای 

     

    سلام فرمانده

     

    دل‌تنگ ترم می‌کنه :)

     

    ✨#مهربان_من

     

    🪴@takrang1

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۱۶ تیر ۰۲

    استوری...

     

    عیدتون مبارک رفقاااااااااااا!

     

     

    می‌تونید بیاید آیدی زیر به ادمین عیدی بدید🤓

     

     

    فکر کردید چرا از ظهر ساکتیم؟!

     

    منتظریم ببینیم سیدا کی می‌خوان عیدیاشون رو کنن؟!😂

     

     

    🪴@takrang1

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۱۶ تیر ۰۲

    صبح به خیر ..

    🌞خورشید با تمام توان تابش‌اش رو نثارمون می‌کنه...

     

    مثل شما که با تمام توان محبت‌تون و نثار تک‌رنگ می‌کنید🥲

     

     

    صبح‌تون بخیر بروبچ🥰

     

    🪴@takrang1

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • جمعه ۱۶ تیر ۰۲

    شاید سخت اما..!

     

    🥲یکی از رفقا گفته بود حال روحی‌ش بده، در افسردگی فرو رفته و ...

     

     

    🌱این کلیپ حال من و خیلی خوب کرد، مطمئنا حال شما رو هم خوب می‌کنه :)

     

    پ.ن:

     

    ✨روزای سخت می‌گذره، شاید سخت، اما می‌گذره، و وقتی با صبوری از کنارش بگذری، روزهائی می‌رسه که از قله رشد و موفقیت اون‌ها رو حقیرانه نگاه می‌کنی :)

     

     

     

    🪴@takrang1

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • پنجشنبه ۱۵ تیر ۰۲

    یه قضیه متفکرانه..!!

    امروز یه قضیه متفکرانه برام پیش اومد، که فردا براتون تعریف می‌کنم باهم متفکرتر شیم😂😅

     

    .

    .

     

    خب می‌خواستم قصه امروزم و بگم براتون که...

     

    از اینجا شروع شد👀👇

    .

    🙊دیروز داشتم به یه سری موضوعاتی که خوب نبود و آسیب‌زا بود فکر می‌کردم،

     

    🤯تو ذهنم دادگاه چیدم، مجرم نشوندم، قضاوت کردم، داد و بی‌داد می‌کردم،

     

    🤫ساکت بودم اما ذهنم غلغله بود!

     

     

    تمام طول روز ذهنم و مشغول کرده بودم، 

     

    🐭تا رسیدم به این نقطه و در لحظه یه موش از جلوم دوید و رفت و رسید به یه سوراخ!

     

    📸منم اون لحظه شوک شدم، همون جا ایستادم و عکس گرفتم تا حسی که داشتم و درلحظه بگم بهتون!

     

    .

    .

     

    👀ایستادم و به جایی که موش توش قایم شده بود نگاه کردم، 

     

    😱چقدر ترسیده بودم، چقدر از حیوون موذی بدم می‌اومد!

     

    با خودم گفتم بعضی افکار موذی‌ان!

     

    🐭به خودت میای می‌بینی خودت با افکارت تو زندگی‌ت موش دووندی!

     

    با قضاوت!

     

    توهین!

     

    با افکار منفی بافتن!

     

    .

    .

     

    این افکار می‌تونه 

     

    🕊آرامش

     

    🏡آسایش 

     

    و 

     

    🏞آسوده زندگی کردن رو 

     

    از بین ببره❌

     

    🪴@takrang1

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • پنجشنبه ۱۵ تیر ۰۲

    داستان کوتاه با قلم قدیمی تاریخی!

     


    چیه که می‌تونه در کم‌ترین زمان، 

     

    ✨انگیزه و انرژی آدم رو برای ادامه زندگی ازش بگیره؟!

     

    .

    .

     

    ساده تر بگم، 

     

    اگر به جای این گل یه انسان رو تصور کنیم، چی می‌تونه به این زودی اون رو از بین ببره؟!🥲

     

    .

    .

     

    یه داستان کوتاه با قلم قدیمی تاریخی بخونیم😅👇

     

    ( همیشه که نباید عامیانه حرف بزنیم، یکمم غیرعامیانه بشیم😂)

    .

    .

     

    🍃 حضرت (عیسی بن مریم) نشسته بود و نگاه می‌کرد به مرد زارعی که بیل در دست داشت و مشغول کندن زمین بود.

     

    ✨حضرت عرض کرد: خدایا آرزو و امید را از زارع دور گردان. ناگهان زارع بیل را به یک سو انداخت و در گوشه‌ای نشست.

     

    🌿عیسی علیه‌السلام عرض کرد: خدایا آرزو را به او بازگردان.

     

     زارع حرکت کرد و مشغول زارع شد. عیسی علیه السلام از زارع سؤال کرد: 

     

    _چرا چنین کردی؟

     

    🤔 گفت: با خود گفتم تو مردی هستی که عمرت به پایان رسیده، تا به کی بکار کردن مشغولی، بیل را به یک طرف انداخته و در گوشه ای نشستم.

     

    🙃بعد از لحظاتی با خود گفتم: چرا کار نمی‌کنی و حال آنکه هنوز جان داری و به معاش نیازمندی، پس به‌کار مشغول شدم.

     

    #امید✨

     

     

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • یاران صمیمی
    • پنجشنبه ۱۵ تیر ۰۲